یلدا

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    دیگر تمام شد آنهمه از تو

    هی انتظار آدمی و پری ...

    پ ن : ممنون از همراهی تمام عزیزانی که این سالها با من و کنار من بودن ‌‌‌‌. اینجا تعطیل شد . نیاز داشتم که کوله بار ده سالمو ببندم و برم. امیدوارم همه مون بتونیم مسیر پر پیچ و خم زندگی رو به شایستگی طی کنیم که این یکبار زندگی تنها فرصت قطعی مونه بعدش رو کی میدونه، در حد توان شاد و حد زیاد سلامت باشید.

    خدانگهدار .

    یلدا...

    ما را در سایت یلدا دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : bahramiematina بازدید : 27 تاريخ : جمعه 25 اسفند 1402 ساعت: 3:08

    دیگر تمام شد آنهمه از تو

    هی انتظار آدمی و پری ...

    پ ن : ممنون از همراهی تمام عزیزانی که این سالها با من و کنار من بودن ‌‌‌‌. اینجا تعطیل شد . نیاز داشتم که کوله بار ده سالمو ببندم و برم. امیدوارم همه مون بتونیم مسیر پر پیچ و خم زندگی رو به شایستگی طی کنیم که این یکبار زندگی تنها فرصت قطعی مونه بعدش رو کی میدونه، در حد توان شاد و حد زیاد سلامت باشید.

    خدانگهدار .

    یلدا...

    ما را در سایت یلدا دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : bahramiematina بازدید : 22 تاريخ : دوشنبه 21 اسفند 1402 ساعت: 16:09

    دیگر تمام شد آنهمه از تو

    هی انتظار آدمی و پری ...

    پ ن : ممنون از همراهی تمام عزیزانی که این سالها با من و کنار من بودن ‌‌‌‌. اینجا تعطیل شد . نیاز داشتم که کوله بار ده سالمو ببندم و برم. امیدوارم همه مون بتونیم مسیر پر پیچ و خم زندگی رو به شایستگی طی کنیم که این یکبار زندگی تنها فرصت قطعی مونه بعدش رو کی میدونه، در حد توان شاد و حد زیاد سلامت باشید.

    خدانگهدار .

    یلدا...

    ما را در سایت یلدا دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : bahramiematina بازدید : 20 تاريخ : جمعه 11 اسفند 1402 ساعت: 15:14

    دیگر تمام شد آنهمه از تو

    هی انتظار آدمی و پری ...

    پ ن : ممنون از همراهی تمام عزیزانی که این سالها با من و کنار من بودن ‌‌‌‌. اینجا تعطیل شد . نیاز داشتم که کوله بار ده سالمو ببندم و برم. امیدوارم همه مون بتونیم مسیر پر پیچ و خم زندگی رو به شایستگی طی کنیم که این یکبار زندگی تنها فرصت قطعی مونه بعدش رو کی میدونه، در حد توان شاد و حد زیاد سلامت باشید.

    خدانگهدار .

    یلدا...

    ما را در سایت یلدا دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : bahramiematina بازدید : 27 تاريخ : سه شنبه 17 بهمن 1402 ساعت: 14:50

    دیگر تمام شد آنهمه از تو

    هی انتظار آدمی و پری ...

    پ ن : ممنون از همراهی تمام عزیزانی که این سالها با من و کنار من بودن ‌‌‌‌. اینجا تعطیل شد . نیاز داشتم که کوله بار ده سالمو ببندم و برم. امیدوارم همه مون بتونیم مسیر پر پیچ و خم زندگی رو به شایستگی طی کنیم که این یکبار زندگی تنها فرصت قطعی مونه بعدش رو کی میدونه، در حد توان شاد و حد زیاد سلامت باشید.

    خدانگهدار .

    یلدا...

    ما را در سایت یلدا دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : bahramiematina بازدید : 13 تاريخ : سه شنبه 10 بهمن 1402 ساعت: 14:30

    دیگر تمام شد آنهمه از تو

    هی انتظار آدمی و پری ...

    پ ن : ممنون از همراهی تمام عزیزانی که این سالها با من و کنار من بودن ‌‌‌‌. اینجا تعطیل شد . نیاز داشتم که کوله بار ده سالمو ببندم و برم. امیدوارم همه مون بتونیم مسیر پر پیچ و خم زندگی رو به شایستگی طی کنیم که این یکبار زندگی تنها فرصت قطعی مونه بعدش رو کی میدونه، در حد توان شاد و حد زیاد سلامت باشید.

    خدانگهدار .

    یلدا...

    ما را در سایت یلدا دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : bahramiematina بازدید : 16 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1402 ساعت: 12:33

    دیگر تمام شد آنهمه از تو

    هی انتظار آدمی و پری ...

    پ ن : ممنون از همراهی تمام عزیزانی که این سالها با من و کنار من بودن ‌‌‌‌. اینجا تعطیل شد . نیاز داشتم که کوله بار ده سالمو ببندم و برم. امیدوارم همه مون بتونیم مسیر پر پیچ و خم زندگی رو به شایستگی طی کنیم که این یکبار زندگی تنها فرصت قطعی مونه بعدش رو کی میدونه، در حد توان شاد و حد زیاد سلامت باشید.

    خدانگهدار .

    یلدا...

    ما را در سایت یلدا دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : bahramiematina بازدید : 39 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1402 ساعت: 18:47

    یک ماگ کوسه ای دارم که از چای خوردن توش فراری امیه زنجیر تو گردنمه که سنگینیش گردنمو خم کرده!بوی نرگسی تو خونه است که داره خفه م میکنهدیگه از هیچ آدمی هدیه ای قبول نخواهم نکرد مگر خودم که تا آخر عمرم بیخ ریش خودمم ...پ ن: هدیه ها اشیإ تحت تملک تو نخواهند بود هرگز. آنها فقط یادآور چیزی هستند که روزی بود، که دیگر نیست . اشیإ آزارگر . +  شنبه ۲ دی ۱۴۰۲  | یلدا...
    ما را در سایت یلدا دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : bahramiematina بازدید : 45 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 13:02

    دادگاه نیست اینجا ، ولی عذاب روحی مجبورم میکنه به محاکمه .بخدا که تمام صبوریمو خرج کردم ، به راه نمیاد ، گوش نمیده این ترس لعنتی رو هضم نمیکنه . کاش پاشو جراحی نمیکردم . رابطه م با گرشا تو ماساژ هر روزه ی پاش که تبدیل به یک ترس و استرس عظیم شده و تهش میرسه به داد و هوار و کتک روز به روز داره خرابتر میشه و این احساس بد شدن منو با سرعت بیشتری میبره تو پرخاشگری وقیحتر و تو عذاب وجدان قوی تر. چیکار کنم که دکتر میگه تاندون باید تحت فشار فرم بگیره وگرنه برمیگرده به حالت اول . و گرشا که همیشه کوچکترین دردها براش غیر قابل تحمل بوده و بشدت واکنش نشون میده . پای کج بهتر از روان کج نبود واقعا ؟؟؟ وابستگی سمی ش به من داره بیشتر میشه و من کلافه تر و ... آخ کاش تموم شه این همه تنش بین من و تو که داره انقدر عصبیت میکنه که هر شب تو خواب داد میزنی . ببخش امروز و دیشب انقدر وحشی بازی در آوردم. میدونم همه اش جایی در روحت ثبت میشه و من باز بیشتر خودمو سرزنش که خاک بر سرت یلدا ‌‌با اینکه بهت حق میدم ولی خاک بر سرت ... پ ن: اتاق خودمو با پسرها عوض کردم ولی این استرس لعنتی هنوز هست . باید برم پیش خانم دکتر فرتوت ، باید برم ... خسته م. +  سه شنبه ۵ دی ۱۴۰۲  | یلدا...
    ما را در سایت یلدا دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : bahramiematina بازدید : 40 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 13:02

    قلموهامو میریزم دورم ، هر چی لازمه ... باید بکشمت خیال :بچه ها رو سپردم به بتی و آذی ، لباسایی که لازمه رو ریختم تو یه کوله ، روندم سمتت که منتظر می، با ماشین تو بریم؟ جاده خلوت, صبح زود گرگ و میش باشه یا شب تاریک؟ آهنگای غریب من باشه یا پلی لیست ناشناس تو؟ هر چی که هست کلمه نباشه ، نگاه باشه و نگاه و سکوت و دستهات . میرسیم به مقصد . ماشینو میبریم تو که کنجکاوهای همسایه سرک نکشن به نقاشیم، خلوت و ساکت. راهی رو که بلدم نشونت میدم ، اینجا همون باغچه ایه که با زنان ساسانی پنجه در خاک رقصیدم، این همون صندلی، این همون شاخه، این همون غربته که بهت گفته بودم ... اینجا رو یادته؟ همونجاست که...چای دم میکشه و دو تا بالش میام میذارم کنار بخاری ، چای پررنگ و شکلات تلخ ، میشه سیگار بکشم و نگات کنم ؟ میشه مست شم و حرفی نزنیم؟ هوا خاکستریه، ساکت ساکت ... برف میباره ، تو سکوت بغلت غرق میشم و بعد از سالها خوابم میبره ...پ ن: این تابلو رو میخوام خانوم ، چند؟ _ فروشی نیست... +  پنجشنبه ۷ دی ۱۴۰۲  | یلدا...
    ما را در سایت یلدا دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : bahramiematina بازدید : 42 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 13:02

    نشسته ام روبرویت و تند تند حرف میزنم.

    وسط گوش دادنهات دستت را میبری لای تارهای موی کنار صورتم و توی موهام دقیق میشوی : «سفید شده اند...»

    انگشتانت در کند و کاو است. جدی تر به صحبتهام ادامه میدهم و تارهای سفید در گوشم میگویند: باید ببوسی اش.‌.‌.

    یلدا...
    ما را در سایت یلدا دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : bahramiematina بازدید : 66 تاريخ : پنجشنبه 31 فروردين 1402 ساعت: 15:44

    سهم من باید یکی از این شوهرهای خوب و نجیب بود که صبح تا شب میدوند تا آب تو دل زن و بچه شان تکان نخورد .از این مردها که مایه ی افتخار خانواده اند. از این صبورها، خوددارها، روادارها، از اینها که وقتی کنارشان مینشینی از برداشتها و مدل فکرشان حظ میبری. از اینها که فقط خوب حرف نمیزنند . از اینها که توی تک تک کلماتشان دنبال دروغ نمیگردی ، از اینها که مراقبت هستند نه اینکه بار زندگی را بگذارند روی دوشت و هی کنند و تو بدوی . از این باغیرتها که نمیگذارند بچه داری نصفه جانت کند بی خوابی اعصابت را . از اینها که برایت حرمت قائل میشوند ...اگر وسط این همه حُسن چند تایی عیب و ایراد هم بود میشد لب به دندان گزید و ندید و زیر سیبیلی ردش کرد .آنوقت من هم از آن زنها میشدم که به قول خانم حسینی شوهرشان را شاه میکنند و خودشان میشوند ملکه و بچه هایشان را مثل شاهزاده بزرگ میکنند. هر روز غذای تزئین شده تازه میپزند و هزار جور زلمبو زیمبو آویزان ش میکنند . از آنها که اتو کشیده و مرتب از خواب بیدار میشوند و شبها تا آرایششان را پاک نکنند و از تمیز بودن تک تک دندانهایشان خاطر جمع نشوند نخوابند . دیگر این عصبیه پاچه گیر جیغ جیغو نمیبودم . متین حرف میزدم و مراقب کلماتم بودم . وقتی شوهرم نگاهم میکرد دلم غنج میرفت ...من هم تمام زنانگی ام را قلنبه میکردم توی حجم خانه و خانه را سرشار میکردم از عطر زندگی. پیراهن های کوتاه رنگی رنگی میپوشیدم و همیشه موهایم خشک و نرم بود . مراقب چروک پنجه کلاغی کنار پلکهام بودم و حواسم به تک تک اندامم بود . استعدادش را داشتم . استعداد زن خوب بودن را ، زن درک کردن را ، زن همدم بودن را ، زن رفیق بودن را ، زن دلسوز بودن را ، زن دلبر بودن را ... واقعا داشتم . مثل بُز زندگی را بی جهت جه یلدا...
    ما را در سایت یلدا دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : bahramiematina بازدید : 66 تاريخ : دوشنبه 28 فروردين 1402 ساعت: 23:50

    اعظم زن خوشبختی استاز زندگی اش مشخص است یاد داشته زن باشد. اعظم درب آپارتمانش دو متر آنورتر از مال من است ولی خودش هزاران کیلومتر از من جلوتر است .اعظم دو تا بچه دارد بزرگترینش دوازده ساله است و شوهرش را صبحها توی صف بربری میبینم شوهرِ سیبیل کلفت اعظم هر روز نان تازه میخرد ، ظهرها که شوهرش خسته به خانه می اید اعظم میزامپلی شده در رو رویش باز میکند .تا حالا صدای دعوا و جیغ و داد اعظم را نشنیده ام . اعظم همانطور که خوب و غلیظ آرایش میکند ، خوب و غلیظ هم شوهرداری میکند. اعظم همیشه لباسهای دلبر میپوشد و دور چشمهایش را مثل عروسهای خلیجی خط می گیرد . اعظم توی خانه رب و زعفران و از این جور چیزها میفروشد و مدیر اقتصادی خوبی هم هست. اعظم مثل من بیخود خودش را جر نمیدهد دیروز کارگر آمده بود خانه اش را بروبد ‌‌. اعظم بلد است شوهر نخراشیده ی سیبیلویش را مدیریت کند و با اینکه شوهرش به قول خودش بددل است انطور با افاده حرف بزند و رفتار کند و با لباس خواب در آستانه در ظاهر شود ‌‌.چیزی از منِ اهل فیلم و نقد و کتاب و تحلیل و روانشناسی در اعظم نیست ، ولی او زن خوشبخت تریست . حداقلش این است که هر روز توی پارک حین نگاه کردن به بازی بچه هاش به این فکر نمیکند که زندگی چقدر مزخرفت است و کاش زلزله ی تهران زودتر بیاید و هر سه با هم ... مثل اعظم باشیم . یلدا...
    ما را در سایت یلدا دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : bahramiematina بازدید : 63 تاريخ : دوشنبه 28 فروردين 1402 ساعت: 23:50

    دلم یک آغوش صمیمی و امن و مسئولیت پذیر میخواهد

    یکی که بشود توی بغلش خوابید

    جایی که بدانی آنقدر به آن مربوطی که اگر گاهی خودت را رها کنی توی گردباد زندگی ، ایمان داشته باشی کسی هست که نگهت دارد ‌‌ .

    و دلگرم باشی .

    همین .

    یلدا...
    ما را در سایت یلدا دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : bahramiematina بازدید : 64 تاريخ : دوشنبه 28 فروردين 1402 ساعت: 23:50

    دارم کم‌کم بیرون میام از این خواب خرگوشی

    از این دو هفته مرخصی از زندگی و فکر نکردن به استرسهام

    داره تموم میشه

    و دارم فکر میکنم هنوز بیکارم ...

    یلدا...
    ما را در سایت یلدا دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : bahramiematina بازدید : 84 تاريخ : سه شنبه 8 فروردين 1402 ساعت: 0:25